Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: داستان گویی و شنیدن قصه‌های شیرین و آموزنده، یکی از قدیمی ترین تفریحات و روشی معمول برای انتقال تجارب و دانش پیشینیان به نسل‌های جدیدتر بوده که امروز با گسترش تکنولوژی این هنر رو به فراموشی است.

نقالی یعنی آموزش پند و حکمت، داستان‌ها و مهارت‌های زندگی و انتقال فرهنگ ایرانی در قالب شعر، داستان و نمایش که انتقال این آموزه‌ها به نسل‌های آینده این مفاهیم را حفظ خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«نقل» در لغت به معنای از جایی به جایی بردن چیزی، تغییر مکان دادن، بیان کردن سخن و روایت کردن است و نقال در لغت کسی است که چیزها را از محلی به محل دیگر نقل می‌کند و نقالی شغلی بوده که نقال در قهوه خانه‌ها و مکان‌های عمومی، داستان‌های حماسی را با آداب خاصی بیان و در آخر نقل با چرخ زدن پول دریافت می‌کرده است.

در گذشته هر نقال مکان و زمان مشخصی برای اجرا داشته و هر یک از آنها، طومار خودش را اجرا می‌کرده است ولی اکنون اجرا در صحنه نمایش و آئین‌های خاص و با دعوت از نقال انجام می شود.

برای آشنایی با هنر نقالی و شاهنامه خوانی با «محمدرضا محمدی» یکی از نقال‌های استان گلستان گفتگو کردیم که در ادامه خواهد آمد.

* در چه سالی وارد هنر نقالی شدید؟

محمدرضا محمدی هستم، متولد ۱۳۸۳ که از پنج سالگی با حضور در تعزیه، هنرهای آئینی را شروع کردم و سپس در ادامه به سایر زیر شاخه‌های هنرهای آئینی مانند نقالی علاقه مند شدم و تاکنون موفق شدم که چهار رتبه یک کشوری و چندین رتبه استانی را به دست آورم.

*لطفاً هنرهای آئینی را بیشتر معرفی کنید؟

هنرهای آئینی هنرهای گفته می‌شود که اصالتاً از پایه و اساس متعلق به ایرانی‌ها است و مهم ترین این هنرها می‌توان به تعزیه خوانی، نقالی و نمایش‌های روحوضی اشاره کرد، هنرهایی که از اساس و بنیاد تعلق به ایرانی و ایرانیان دارند.

*وضعیت هنر نقالی را در استان گلستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هنر نقالی در استان گلستان حال و احوال مناسب و مطلوبی ندارد؛ نقالی در حال حاضر در استان‌های مرکزی ایران و شهرهایی مانند اراک و اصفهان رونق و پویایی قابل‌قبولی دارد و این امر به علت وجود اساتید بزرگ و برجسته هنر نقالی در این مناطق است.

در شاهنامه خوانی فقط خوانش اشعار انجام شده و هیچ حرکت بدنی اتفاق نمی افتدبا وجود آنکه در سال های گذشته تلاش‌هایی از سوی حوزه هنری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان برای تعالی و روند نقالی در گلستان انجام شد اما این هنر آئینی تا رسیدن به جایگاه اصلی خود فاصله زیادی دارد.

تاکنون چندین ورک شاپ در استان اجرا شده و حتی در برهه ای قرار بر آن بود تا از «مرشد میرزاعلی» یکی از نقال‌های بنام کشور برای حضور در دوره آموزشی در گرگان دعوت شود.

*فعالان بخش‌های مختلف هنرهای آئینی در گلستان را برای خوانندگان معرفی کنید؟

در قالب‌های مختلف هنرهای آئینی اقدامات متعددی در استان گلستان در دست انجام است، استاد حاج عباس محمدی یکی از پیشکسوتان و سکان داران هنرهای آئینی در گلستان است که در حال حاضر شاگردان متعددی در مکتب وی در حال تحصیل هستند.

در بخش شاهنامه خوانی هم اساتید متبحری همچون خانم شاه حسینی چندین هنرجو را تربیت کرده و این فرآیند آموزشی ادامه دارد.

*تفاوت شاهنامه خوانی و نقالی را برای خوانندگان بیشتر شرح دهید؟

شاهنامه خوانی زیرشاخه‌های متفاوتی دارد که اساس و بنیاد آن بر متون شاهنامه استوار است. در شاهنامه خوانی فقط خوانش اشعار انجام می شود و هیچ حرکت نمایشی و حرکت بدن اتفاق نمی‌افتد. شاهنامه خوان با لحن و صوت خود مخاطب را مغلوب بیان خود می‌کند اما در نقالی اینگونه نیست و به طور کلی ۵۰ درصد از کلام و ۵۰ درصد از فیزیک و حرکت نمایشی استفاده می‌شود.

*با توجه به رشته تخصصی خودتان لطفاً در خصوص زیر شاخه‌های مختلف نقالی توضیحاتی ارائه دهید؟

نقالی زیر شاخه‌های مختلفی دارد که از جمله می‌توان به مکتب مرشد عباس زریری، مکتب مرشد آقا سید مصطفی سعیدی و مکتب استاد ترابی اشاره کرد.

در مکتب مرشد سعیدی نقال بیشتر بر پایه کلام به پیش می‌رود و با بیان نصایح و حکمت‌های مختلف مخاطب را شگفت زده می‌کند و از حرکات بدن استفاده نمی‌کند اما در مکتب مرشد ترابی پس از طرح داستان بخش عمده این نقالی با توجه به حرکات بدن به پیش می‌رود. البته در مکتب مرشد زریری حد وسط این دو مکتب رعایت می‌شود و تلاش می‌شود که به توازن بیان و حرکت نقالی اجرا شود.

نقالی چهار سبک و سیاق دارد، نقالی حکمتی، نقالی عاشقانه، نقالی مذهبی و نقالی حماسی که همه آن‌ها ریشه در اشعار شاهنامه دارد.

در نقالی مذهبی نقال، شاهنامه را با بینش و ایدئولوژی خود تلفیق می‌کند و با داستان‌های امروزی مباحثی مانند جوانمردی و بزرگمنشی را به مخاطب تلقین می‌کند، به عنوان مثال با طرح مواردی از زندگینامه شهدا به نقالی حماسی، روح امروزی تزریق می‌کند.

*نقال‌ها و شاهنامه خوان‌ها بیشتر از چه بخش‌هایی از شاهنامه برای اجرای هنر استفاده می‌کنند؟

شاهنامه سرشار از اشعار پر مغز پرکاربرد و درجه یک است که نقال‌ها می‌توانند برای هر یک از انواع نقالی‌ها از آن استفاده کنند. به عنوان مثال برای نقالی حماسی به سراغ «هفت خان رستم» می‌روند و برای نقالی عاشقانه سراغی از داستان «بیژن و منیژه» می‌گیرند. این هنر و لطف نقال ها است که چگونه از اشعار شاهنامه استفاده کنند.

*هنرهای آئینی بیشتر در چه ایامی از سال اجرا می‌شود؟

هنر تعزیه مختص ماه محرم و صفر و شهادت ائمه معصومین است اما هنر نقالی در بزنگاه‌ها و شرایط مختلف اجرا می‌شود.

بنیاد نقالی بر آن است که مخاطب را به فرح برساند و بیشتر نقالی در نوروز رواج داشت اما به تناسب و در برخی از مناسبت‌های مذهبی در ماه محرم و ماه رمضان هم این هنر اجرا می‌شد به طوری که در دوره صفویه اوج هنر نقالی در ایران محسوب می‌شود بیشتر مباحث و اجراهای نقاله‌ها منحصر به ماه مبارک رمضان بود.

*انتظار و درخواست شما از مسئولان چیست و هنر نقالی چه کمکی می‌تواند به چالش های فرهنگی جامعه ارائه کند؟

بسیاری از مدیران و دستگاه‌های متولی حوزه فرهنگ مباحثی را مبنی بر صیانت و پاسداری از فرهنگ و هویت کشور مطرح می‌کنند، مهم ترین و اصلی ترین ابزار صیانت از هویت ملی و فرهنگ نقالی است.

نقالی بسیاری از ناهنجاری‌های هویتی و فرهنگی را سامان می‌دهد. لذا انتظار است تا حمایت‌های بیشتری از این هنر فاخر ایرانی انجام شود.

کد خبر 5781090

منبع: مهر

کلیدواژه: نقالی جشنواره نقالی و پرده خوانی غدیر گرگان گلستان حوزه هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان حوزه هنری گلستان شاهنامه بوشهر گرگان کرمانشاه خطبه های نماز جمعه گلستان تبریز مشهد ایلام اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای البرز بیرجند اردبیل بارش باران گرد و غبار سازمان هواشناسی شاهنامه خوانی هنرهای آئینی استان گلستان هنر نقالی استان ها نقال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۹۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!

عصر ایران نوشت: حجه الاسلام سیداحمد علم الهدی که گویا دغدغه‌ای مهم‌تر از حجاب ندارد، در خطبه‌های این هفته نیز بدان پرداخته و این بار گفته است: اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ به‌خصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند:

منیژه منم، دخت افراسیاب

برهنه ندیده تنم آفتاب.

 این که اساساً استناد به منیژه در شاهنامه، چقدر با هدف ترویج حجاب و عفاف سازگار است را به شاهنامه شناسان وامی گذاریم (پی نوشت را ببینید) * ولی عجالتاً از آقای علم الهدی که در خطبه‌های نماز جمعه، اشاره‌ای هم به تاریخ و فرهنگ و ادب ایران زمین کرده است تشکر می‌کنیم و در عین حال از ایشان پرسیم: ماجرای بهار ۱۳۹۰ میدان فردوسی مشهد یادتان است؟

خودتان را معذب نکنید، به خاطرتان می‌آوریم: آن سال، به مناسبت هزاره سرایش شاهنامه فردوسی - که شما نیز او را به درستی "حکیم" خواندید - مجموعه از نقاشی‌های دیواری با موضوع شاهنامه به مساحت ۲۲۰۰ متر در میدان فردوسی مشهد رسم شد. خلق این اثر هنری حدود یک سال به طول انجامید ولی یک ماه بعد از رونمایی از آن، اداره حفاظت از املاک آستان قدس رضوی، شبانه تعدادی کارگر به محل فرستاد و کل اثر را تا صبح با رنگ سفید محو کردند و از بین بردند!



آقای علم الهدی!

این شاهنامه‌ای که امروز شما بدان استناد می‌کنید تا ثابت کنید که حجاب یکی از مظاهر فرهنگی ایرانیان است، همان شاهنامه‌ای است که روی نقاشی هایش در شهری که شما امام جمعه اش بوده اید، شبانه رنگ پاشیدند و شما هیچ نگفتید!
اگر آن روز، مانع از کار غیر فرهنگی محو نقاشی‌های شاهنامه می‌شدید و لااقل به دوستان تان می‌گفتید که شاهنامه را حکیمی به نام فردوسی سروده و حتی در آن به حجاب نیز اشاره کرده است، امروز استنادتان به این اثر ملی برای ترویج حجاب، دلنشین‌تر بود.

جوانان هنرمند کشور، یک سال در گرما و سرما، عاشقانه کار کردند تا این اثر هنری را خلق کنند

ولی یک روز صبح، دیدند که عده‌ای شبانه روی هنرشان رنگ سفید پاشیده اند؛ به همین راحتی، به همین تلخی!


شما درست می‌گویید آقای علم الهدی! زنان ایرانی در طول تاریخ و حتی هزاران سال قبل از اسلام، به شهادت آثار و روایت مورخین، بانوانی نجیب بوده اند با تن پوش‌هایی از پاکدامنی. اما چرا شما و همفکران تان - فارغ از موضوع شاهنامه - همواره نسبت به تاریخ و تمدن ایران بی مهری می‌کنید و حتی گرامیداشت کوروش را برنمی تابید ولی نیاز که پیدا می‌کنید دست به دامن ایران باستان می‌شوید؟! چگونه حتی در شهری که شما امام جمعه اش هستید، دور میدان فردوسی، نقاشی‌های شاهنامه هم تحمل نمی‌شود ولی صحبت از حجاب که می‌شود یادتان می‌افتد در همان شاهنامه‌ای که روی نقاشی هایش رنگ پاشیده و محوش کرده اند، زنی به نام منیژه وجود دارد که آفتاب تنش را برهنه ندیده است؟!

میدان فردوسی مشهد بعد از نقاشی و بعد از محو کردن آن

بگذارید یک چیز را خیلی رک و صریح به شما بگوییم آقای علم الهدی: کسانی که کمر همت بستند به نابودی و نادیده انگاری تاریخ و تمدن و فرهنگ ایرانی و حتی همین الان هم پدیده‌های ایرانی مانند نوروز خار چشم شان است، اگر بیشتر از دشمنان دین، به ایمان مردم خیانت نکرده باشند، کمتر نکرده اند. تریبون دار‌هایی که سال‌ها فرهنگ ایرانی را در برابر دین قرار دادند و دو راهی جعلی ایرانیت و اسلامیت را پیش روی مردم و خاصه جوان‌ها گذاشتند، عامل بسیاری از دین گریزی‌هایی هستند که نتیجه اش را در خیابان‌ها می‌بینند و بعد، از پلیس‌ها می‌خواهند که محصول کارشان را دستگیر کنند!

راستی بد نیست یک نکته را هم با امام جمعه محترم مشهد در میان بگذاریم: اگر بانوان ایرانی در طول تاریخ هزاران ساله ایران، پوشش‌هایی برازنده زنان عفیف داشتند و به قول شما با حجاب بودند، به خاطر حضور ماموران حکومتی بر سر کوی و برزن‌ها برای تحمیل نوع خاصی از پوشش نبود؛ به خاطر "باور‌های فرهنگی" شان بود که بعد از اسلام نیز "ایمان دینی" بدان افزوده شد.
بروید ببینید چه کسانی با تبر به جان فرهنگ اصیل ایرانی افتادند تا آن باور‌های فرهنگی - که امروز بدان‌ها نیازمندشده اید - به محاق برود؟ و باز بررسی کنید چه کسانی، دین را هزینه منافع خود کردند و به جان "ایمان دینی" مردم افتادند؛ احتمالاً شما نیز به این نتیجه خواهید رسید که ضاربان فرهنگ ایرانی و تخریب کنندگان دین مردم، نه دو دسته که دست بر قضا یک گروه اند!

پی نوشت:
* منیژه اساساً ایرانی نبود بلکه دختر افراسیاب یعنی دختر دشمن ایران بود و برای رسیدن به بیژن او را بی هوش کرد و، چون بیژن به هوش آمد، خود را در آغوش منیژه دید و باقی قضایا! عجیب است که از بین همه زنان تاریخ و افسانه ها، علم الهدی برای ترویج حجاب و عفاف به منیژه استناد کرده و او را فرهیخته هم نامیده است!

tags # شاهنامه ، علم الهدی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • آخرین وضعیت مرکز نمایش‌های آئینی «صبا»/ بهره‌برداری مرکز تا پایان امسال
  • منیژه، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!
  • علم‌الهدی: وقتی نیرو‌های نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • تجلیل از مشاهیر، موجب اعتلای فرهنگی و هنری می شود
  • علم‌الهدی: حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • شاهنامه خوانی علم‌الهدی در نماز جمعه درباره حجاب: منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب
  • دفاع علم الهدی از برخورد با بی حجابی با استناد به شاهنامه
  • شعرخوانی علم الهدی درباره حجاب: در شاهنامه، فردوسی به نقل از منیژه می گوید: منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب
  • دفاع علم‌الهدی از برخورد با بی حجابی با استناد به شاهنامه
  • گسترش فرهنگ ایران زمین در پیوستگی ملی